دکلمه حسین پناهی گریه کن مرا از آی ریتم

دل نوشته ای دلنشین از زنده یاد استاد پناهی

جهت دانلود دکلمه روی دانلود اثر کلیک کنید

پخش آنلاین دکلمه

عوامل ساخت دکلمه

شعر: حسین پناهی

متن و شعر دکلمه

حرمت نگه دار دلم

گلم

که این اشک خون بهای عمر رفته من است

میراث من!

نه به قید قرعه

نه به حکم عرف

یک جا سند زده ام همه را به حرمت چشمانت

به نام تو

مهر و موم شده با آتش سیگار متبرک ملعون!

کتیبه خوان خطوط قبایل دور

این,این سرگذشت کودکی است

که به سرانگشت پا

هرگز دستش به شاخه هیچ آرزوئی نرسیده است

هرشب گرسنه می خوابید

چند و چرا نمیشناخت دلش

 

دکلمه حسین پناهی گریه کن مرا

 

گرسنگی شرط بقا بود به آئین قبیله مهربانش

پس گریه کن مرا به طراوت

به دلی که میگریست بر اسب باژگون کتاب دروغ تاریخش

و آوار میخواند ریاضیات را

در سمفونی باشکوه جدول ضرب با همکلاسیها

دودوتا چارتا چارچارتا

در یازده سالگی پا به دنیای شگفت کفش نهاد

با سرتراشیده و کت بلندی که از زانوانش میگذشت

با بوی کنده بدسوز و نفت و عرقهای کهنه

آری دلم

گلم

این اشکها خون بهای عمر رفته من است

دلم گلم

این اشکها خون بهای عمر رفته من است

میراث من

حکایت آدمی که جادوی کتاب مسخ و مسحورش کرده است

تا بدانم و بدانم و بدانم

به وار

وانهادم مهر مادریم را

گهواره ام را به تمامی

و سیاه شد در فراموشی , سگ سفید امنیتم

و کبوترانم را از یاد بردم

و می رفتم و می رفتم و میرفتم

تا بدانم و بدانم و بدانم

از صفحه ای به صفحه ای

از چهره ای به چهره ای

از روزی به روزی

از شهری به شهری

زیر آسمان وطنی که در آن فقط

مرگ را به مساوات تقسیم میکردند

سند زده ام یک جا

همه را به حرمت چشمان تو

مهر و موم شده با آتش سیگار متبرک ملعون

که میترکاند یکی یکی حفره های ریه هایم را

تا شمارش معکوس آغاز شده باشد

بر این مقصود بی مقصد

از کلامی به کلامی

و یکی یکی مردم

بر این مقصود بی مقصد

کفایت میکرد مرا حرمت آویشن

مرا مهتاب

مرا لبخند

و آویشن حرمت چشمان تو بود نبود؟

نقد و بررسی دکلمه

دکلمه و نوشته امروز اثری ست فوقالعاده مپل همیشه از استاد پناهی که با گذاشتن افکارش مفهوم زندگی را به همه ما آموخت. این عزیز همیشه در قلب ما خواهد بود!

⚠️می توانید صفحه حسین پناهی را دنبال کنید⚠️

برچسب گذاری شده در: